کوروش بزرگ در شاهنامه (قسمت پنجم):

باید توجه داشت که این آمیختگی فقط در شاهنامه وجود ندارد. آمیختگی روایات در گفته‌های مورخین بیگانه از جمله یونانی‌ها به چشم می‌خورد. به نظر می‌رسد بعضی از روایاتی که از تاریخ ایران می‌گویند با افسانه‌های یونانی آمیخته شده‌اند و روایت‌های مربوط به چند شخص در قالب یک شخص بوجود آمده‌اند. به همین سبب گفته‌های آن‌ها درباره تاریخ ایران یکسان نیست و برای مثال هر کدام از مورخان یونانی، داستان‌های متفاوتی از یک رویداد نقل کرده اند. از طرفی برخی از این آثار از بین رفته‌اند و فقط خلاصه‌هایی از آنها باقی مانده است (مانند تاریخ کتزیاس) همچنین ممکن است برخی از آن‌ها در طول تاریخ دگرگون شده باشند. از این رو نمی‌توان همه گفته‌های مورخان یونانی را بدون کم و کاست، به عنوان مبنا و اساس قرار داد و نباید توقع داشت روایت‌های آمیخته شده با کوروش بزرگ در منابع ایرانی دقیقاً همانند گفته‌های بیگانگان باشد. خوشبختانه امروز با به دست آمدن آثار باستانی، کتیبه‌ها، سکه‌ها و… می‌توانیم پژوهش‌های دقیق‌تری در حوزه تاریخ ایران باستان به ویژه هخامنشیان داشته باشیم که مردمان کهن چنین شرایطی را نداشتند.
پیشدادیان=پیشاتاریخ، کیانیان=هخامنشیان:
هنگامی که شاهنامه را مورد بررسی قرار می‌دهیم، به نظر می‌رسد که کلیت آن با تاریخ ایران هماهنگ است. شاهنامه ابتدا با شاهان پیشدادی شروع می‌شود؛ شاهانی مانند کیومرث، هوشنگ، جمشید و فریدون. چنین می‌نماید که زمان پیشدادیان با دوره‌های پیش از تاریخ فلات ایران هماهنگی دارد، به طوری که آنها صرفا روایتی از یک شخص نیستند بلکه یک دوره تاریخی می‌باشند به طوری که مدت فرمانروایی برخی از آنها بسیار زیاد (نزدیک به هزار سال) است. اگر هم شخصیت‌هایی مانند هوشنگ و جمشید وجود داشتند، رفته رفته ذهنیت جمعی، با نمادسازی، یک دوران را در قالب نام آنها جای داد. به عبارتی دیگر، رفته رفته این دوره‌ها تبدیل به اسطوره شدند و خاطرات دوره‌های پیش از تاریخ با خاطرات دوران شاهنشاهی‌های بزرگ آمیخته شد و داستان‌های اسطوره‌ای بوجود آمدند. همچنین با پژوهش‌های انجام گرفته به نظر می‌آید کیانیان شاهنامه، بیشترین آمیختگی را با مادها و هخامنشیان دارند. نمی‌توان به طور کامل ماد‌ها و هخامنشیان را از هم جدا دانست چرا که کوروش بزرگ (که او را بنیان‌گذار امپراتوری هخامنشی می‌دانند) مادرش ماندانا یک ماد بوده است و پدربزرگ مادر‌ی‌اش، آستیاگ (آژی‌دهاک، ضحاک) و آخرین شاه ماد بوده و خودش در ادامه شاهان ماد بر روی کار می‌آید، از این رو بسیار طبیعی است که هر دو با نام کیانیان در شاهنامه دیده شوند.

قسمت قبلی: https://wisgoon.com/pin/58039975/
قسمت بعدی: https://wisgoon.com/pin/58040156
دیدگاه ها (۰)

کوروش بزرگ در شاهنامه (قسمت ششم):

کوروش بزرگ در شاهنامه (قسمت هفتم):

کوروش بزرگ در شاهنامه (قسمت چهارم):

کوروش بزرگ در شاهنامه (قسمت سوم):

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط